• شماره های پیشین

    • فهرست مقالات عمل

      • دسترسی آزاد مقاله

        1 - حريت انساني و عبوديت الهي در حكمت متعاليه
        مهدي  نجفي افرا
        صدرالمتألهين ـ ‌همانند ساير حكماي اسلامي‌ـ انسان را در ميانة مبدا و معاد نگريسته‌ است، از اينرو در نحوة پيدايش اوليه، در كيفيت سير وجودي و در بازگشت او بسوي مبدا المبادي سخن‌گفته‌ است. وي با توجه به مباني خاص حكمي خود همچون اصالت، تشكيك، بساطت و حركت جوهري وجود، انسان ر چکیده کامل
        صدرالمتألهين ـ ‌همانند ساير حكماي اسلامي‌ـ انسان را در ميانة مبدا و معاد نگريسته‌ است، از اينرو در نحوة پيدايش اوليه، در كيفيت سير وجودي و در بازگشت او بسوي مبدا المبادي سخن‌گفته‌ است. وي با توجه به مباني خاص حكمي خود همچون اصالت، تشكيك، بساطت و حركت جوهري وجود، انسان را در گذرگاه هستي ديده است كه سير وي ـ بعنوان سالك طريق وجودـ ‌از وجود، در وجود با وجود و بسوي وجود است. در اين نحو نگرش، حريت انساني بعنوان يك ملكة نفساني و فضيلت اخلاقي، معنايي وجودشناسانه دارد كه در پرتو حكمت نظري و عملي دستيافتني است. از منظر ملاصدرا اين مرتبه از وجود براي انساني متجلي ميشود كه توانسته باشد اولاً در بعد حكمت نظري، به شناخت صحيح نسبت به وجود و حقيقت وجودي خويش دست يافته باشد و نفس خود را مستعد دريافت و مشاهدة معارف حقه از مبادي عاليه گرداند؛ ثانياً در بعد حكمت عملي، با استيلاي قوة عاقله بر قوة شهويه و غضبيه، تعادل را در ارضاي خواهشهاي اين قوا ايجاد نمايد. حكيم الهي، همان مؤمن حقيقي است كه توانسته به غايت حكمت نظري يعني نور و غايت حكمت عملي يعني سعة صدر دست يابد. حريت كه بمعناي رهايي از قيود است، در معناي عالي خود ـيعني همان عبوديت الهي كه گرايش و توجه بسوي مطلق است ـ متجلي ميگردد، بگونه‌يي كه سالك از بند رقيت هر آنچه غير حق است، آزاد و خود را در حق فاني ميسازد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        2 - بررسي تطبيقي قوة عملي و هوش هيجاني
        نجف  يزداني روح الله رازینی
        يكي از موضوعات مشترك ميان علم‌النفس فلسفي و روانشناسي جديد، شناخت ابعاد و ساحتهاي وجود انسان با روشهاي مختلف است. يكي از اين ساحتها، بعد غيرشناختي انسان است كه در علم‌النفس فلسفي حكيمان در بحث قوة عملي به آن اشاراتي شده و امروزه ذيل عنوان هوش هيجاني مورد توجه روانشناسان چکیده کامل
        يكي از موضوعات مشترك ميان علم‌النفس فلسفي و روانشناسي جديد، شناخت ابعاد و ساحتهاي وجود انسان با روشهاي مختلف است. يكي از اين ساحتها، بعد غيرشناختي انسان است كه در علم‌النفس فلسفي حكيمان در بحث قوة عملي به آن اشاراتي شده و امروزه ذيل عنوان هوش هيجاني مورد توجه روانشناسان قرار گرفته است. در فلسفه، برخي رويكرد شناختي و برخي رويكرد غيرشناختي به قوة عملي دارند و برخي اساساً وجود قوه‌يي جداگانه را انكار كرده‌اند. از بين تفسيرهاي بيان شده براي قوة عملي در انسان، تفسير غيرشناختي آن، ديدگاه صحيحي بنظر ميرسد. در روانشناسي نيز مدلهاي مبتني بر توانايي، مدلهاي غيرشناختي و مدلهاي مبتني بر شايستگي براي هوش هيجاني ذكر شده است كه از اين ميان، مدل دوم و سوم با تفسير برگزيده در مورد قوة عملي در فلسفه سازگارتر است. از آنجا كه ابعاد غيرشناختي انسان در بسياري از افعال انساني مؤثر بوده و حتي گاه ابعاد معرفتي نيز متأثر از جنبه‌‌‌هاي غيرعقيدتي انسان است، بررسي و مقايسة نگاه روانشناسان جديد تحت عنوان هوش هيجاني با بحثهاي علم النفس قديم تحت عنوان قوة عملي اهميت مي‌يابد. اين نوشتار با مقايسه اين بعد در دو قلمروي روانشناسي جديد و علم النفس فلسفي نشان ‌‌‌‌ميدهد يكي از ابعاد مهم در جهت تكامل انسان، بعد غيرشناختي است و با شناخت آن ميتوان به معرفت كاملتري از انسان دست يافت. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        3 - مرز ميان عرفان با دانشهاي همگن
        علي  شيرواني
        «عرفان» واژه‌يي آشنا و پربسامد در فرهنگ شفاهي و مكتوب و داراي طيف معنايي گسترده‌يي است و همين امر موجب ابهام در كاربردهاي گوناگون آن و بويژه كاربردهاي تازه پيداي آن از قبيل «عرفانهاي كاذب»، «عرفانهاي نوظهور» و نيز بحثهايي مانند «نسبت دين وعرفان»، «نسبت عقل و عرفان» و «ن چکیده کامل
        «عرفان» واژه‌يي آشنا و پربسامد در فرهنگ شفاهي و مكتوب و داراي طيف معنايي گسترده‌يي است و همين امر موجب ابهام در كاربردهاي گوناگون آن و بويژه كاربردهاي تازه پيداي آن از قبيل «عرفانهاي كاذب»، «عرفانهاي نوظهور» و نيز بحثهايي مانند «نسبت دين وعرفان»، «نسبت عقل و عرفان» و «نسبت فلسفه و عرفان» شده است. اين مقاله درصدد است با تبيين معنا و مفهوم عرفان و تمايز نهادن ميان عرفان عملي و عرفان نظري و نيز بيان تمايز ميان آن دو با علم عرفان عملي و علم عرفان نظري، مرز ميان عرفان (علم عرفان نظري) با فلسفه و نيز تفاوت ميان عرفان (علم عرفان عملي) با علم اخلاق را تا حدودي مشخص كند. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        4 - واکاوی معناشناختی عقل‌نظری و عقل‌عملی از نظرگاه ملاصدرا
        محمّد جواد ذریّه محمّد بیدهندی جعفر شانظری
        با توجه به نظام‌وارگي تفكرصدرايي، بحث و بررسي معناشناختي عقل عملي و نظري، ذيل موضوع نفس‌شناسي مورد توجه ملاصدرا قرار گرفته است. در اين مقاله با روي‌آوردي توصيفي‌تحليلي، به تبيين آراي ملاصدرا در حوزه معناشناسي عقل عملي و عقل نظري و بررسي قلمرو معرفتي آنها پرداخته شده است چکیده کامل
        با توجه به نظام‌وارگي تفكرصدرايي، بحث و بررسي معناشناختي عقل عملي و نظري، ذيل موضوع نفس‌شناسي مورد توجه ملاصدرا قرار گرفته است. در اين مقاله با روي‌آوردي توصيفي‌تحليلي، به تبيين آراي ملاصدرا در حوزه معناشناسي عقل عملي و عقل نظري و بررسي قلمرو معرفتي آنها پرداخته شده است. ملاصدرا عقل را از قواي نفس ناطقه دانسته و در بيان كاركرد آن، به دو قوّه عالمه و عامله اشاره كرده است. او معتقد است اين دو قوّه هر چند داراي كاركردهاي متفاوتي هستند اما بنحوي با يكديگر تلازم دارند؛ عقل نظري با توجه به نقش ادراكي‌يي كه در فهم كليات دارد، در تأمين مفاهيم پايه‌يي اخلاق و علم اخلاق نقش‌آفريني ميكند و عقل عملي بواسطه اين مفاهيم پايه، به ادراك امور عملي جزئي ميپردازد. ملاصدرا با مدرِك دانستن عقل نظري در مفاهيم كلي، آن را منشأ شكلگيري دو حكمت نظري و عملي ميداند. در مورد عقل عملي نيز، نه بسان برخي از حكما عقل عملي را قوّه‌يي صرفاً عامله دانسته و نه مانند برخي ديگر، براي عقل عملي شأنيتي همطراز با عقل نظري قائل است بلكه براي عقل عملي به نوعي ادراك جزيي توام با استنباط معتقد است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        5 - تبيين فعل ارادي انسان (عمل) در پرتو تبيين دعا (تحليلي از ديدگاه ابن سينا، ملاصدرا و علامه طباطبايي دربارة دعا)
        روح الله  دارائي طوبي  كرماني
        چيستي و تبيين فعل ارادي انسان و نيز دامنة ارادة وي در جهان هستي، امروزه ذيل موضوع «فلسفة عمل» بررسي ميشود. فيلسوفان مسلمان، در اين حوزه نيز ابتكارات و راه‌حلهاي مؤثري ارائه داده‌اند. در اين سنت دعا بعنوان يك فعل ارادي، از دو جهت كلي، در دو علم كلام و فلسفه مورد توجه قر چکیده کامل
        چيستي و تبيين فعل ارادي انسان و نيز دامنة ارادة وي در جهان هستي، امروزه ذيل موضوع «فلسفة عمل» بررسي ميشود. فيلسوفان مسلمان، در اين حوزه نيز ابتكارات و راه‌حلهاي مؤثري ارائه داده‌اند. در اين سنت دعا بعنوان يك فعل ارادي، از دو جهت كلي، در دو علم كلام و فلسفه مورد توجه قرار گرفته است؛ اول رابطة آن با ارادة الهي و دوم، رابطة دعا با ضرورت نظام علّي. ابن‌سينا براي نخستين‌بار، چارچوب مسائل اين حوزه را ترسيم كرد و حكماي بعد از وي، از جمله ميرداماد، ملاصدرا، سبزواري و علامه طباطبايي، هر يك با ارائة استدلالها و تبيينهايي، در شرح و بسط آن گامهاي ارزنده‌يي برداشته‌اند. در اين جستار ديدگاه ابن‌سينا، ملاصدرا و علامه طباطبايي پيرامون موضوع دعا بررسي شده است. با مقايسة اين آراء روشن ميشود كه ابن‌سينا مسئلة دعا را خارج از نظام علّي تبيين نكرده است. او معتقد است هر حادثه‌يي در مقام ثبوت، طبيعي يا ارادي است و در مقام اثبات، طبيعي، ارادي يا اتفاقي. بر اين اساس، تفاوت «دليل» و «علت» به تفاوت مقام ثبوت و اثبات است و نبايد دليل و توجيه را متباين از علت يا تبيين بپنداريم. ملاصدرا ضمن پذيرش چارچوب نظرية ابن سينا و مؤثر دانستن دعا در نظام علّي، در برخي جهات با شيخ الرئيس همسخن نيست. تبيين ملاصدرا نشان از آن دارد كه تأثير و دامنة بيشتري براي عمل و فعل اراديِ انسان قائل است. او با باور به تشكيك وجود، دو نقد را به نظرية ابن سينا وارد كرده است. هر چند ملاصدرا در تبيين دعا به تشكيك و اتحاد عقل و معقول اشاره دارد اما بسط نظرية اتحاد عاقل و معقول براي تبيين دعا، يعني تبيين رابطة ميان اراده، مراد و مريد و به همان وزان، عمل، عامل و معمول نزد علامه طباطبايي صورتبندي شده است. علامه با بسط نظرية ملاصدرا، تبييني دقيقتر از دعا ارائه كرده، هر چند كه اين نظريه نيز مصون از نقد صاحبنظران نبوده است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        6 - جايگاه «عمل» در وجود انسان از نگاه ملاصدرا
        فاطمه سلیمانی دره باغی
        يكي از مسائل مهم در مباحث انسان‌شناسي، مسئلة جايگاه «عمل» در وجود انسان و نقش آن در رسيدن او به كمال است. از نظر ملاصدرا، هر عملي كه انسان انجام ميدهد، حقيقت آن در درون نفس او شكل ميگيرد؛ بدين صورت كه افكار و اعتقادات منشأ پيدايش گرايشها و احساسات در انسان ميگردد و وجود چکیده کامل
        يكي از مسائل مهم در مباحث انسان‌شناسي، مسئلة جايگاه «عمل» در وجود انسان و نقش آن در رسيدن او به كمال است. از نظر ملاصدرا، هر عملي كه انسان انجام ميدهد، حقيقت آن در درون نفس او شكل ميگيرد؛ بدين صورت كه افكار و اعتقادات منشأ پيدايش گرايشها و احساسات در انسان ميگردد و وجود گرايشها و عواطف باعث ايجاد عزم و اراده بر انجام عمل ميشود. بنابرين، عمل ظاهري نمود و جلوه‌يي‌از افكار، نيات، احساسات و تمايلات انسان است و تأثير مستقيم بر شكل گرفتن حقيقت انسان ندارد، بلكه تنها بروز و ظهور حقيقت نفس انساني است. به اين ترتيب، حقيقت و باطن عمل همان صور و ملكات نفساني است كه در آخرت نيز پديدآورندة بدن مثالي و اخروي خواهد بود. در واقع، انسانها‌ از طريق عمل، خود را در جهان بيروني جلوه‌گر ميسازند. بنابرين، اين سخن كه عمل علت پيدايش حالات و صفات در نفس است و در صورت تكرار باعث پيدايش ملكات نفساني در انسان ميشود، از نظر ملاصدرا صحيح نيست. او معتقد است عمل محصول حالات و تمايلات انساني است و صرفاً نقشي واسطه‌يي ميان نفس انساني و جهان مادي و بيروني دارد. البته عمل بطور غيرمستقيم بر شكل‌گرفتن افكار و انديشه‌هاي جديد و بدنبال آن، احساسات و تمايلات نو، تأثير ميگذارد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        7 - بررسي كاركرد ايمان و لوازم آن در هويَت‌پذيري زندگي در انديشة علامه طباطبايي
        سهیلا قلی پور شهرکی مجتبی جعفری اشکاوندی محسن فهیم علیرضا  خواجه گیر
        «ايمان» اساسيترين عنصر حيات معنوي، گوهر زينت‌‌بخش روح بشري و درخشانترين پرتو عالم علوي است. يكي از مهمترين مباحث كلامي، بحث دربارة ايمان و عناصر وابسته به آن است، بگونه‌يي كه نميتوان نقش بنيادي آن را در شكلگيري هويت‌پذيري زندگي ناديده گرفت. پژوهش حاضر در پي اينست كه كار چکیده کامل
        «ايمان» اساسيترين عنصر حيات معنوي، گوهر زينت‌‌بخش روح بشري و درخشانترين پرتو عالم علوي است. يكي از مهمترين مباحث كلامي، بحث دربارة ايمان و عناصر وابسته به آن است، بگونه‌يي كه نميتوان نقش بنيادي آن را در شكلگيري هويت‌پذيري زندگي ناديده گرفت. پژوهش حاضر در پي اينست كه كاركرد ايمان و لوازم آن را در هويت‌پذيري زندگي، با روش توصيفي ـ تطبيقي از ديدگاه علامه‌طباطبايي بررسي نمايد. براي جمع‌آوري داده‌ها از روش كتابخانه‌يي استفاده شد و داده‌هاي پژوهش حاصل از گردآوري آثار علامه‌طباطبايي، كتب و مقالات مرتبط، بر اساس مباني معرفت‌شناسي و انسان‌شناسي ايشان از جوانب مختلف مورد تحليل و ارزيابي قرار گرفت. نتايج يافته‌ها نشان ميدهد كه او ايمان را امري قلبي، و التزام به لوازم و آثار عملي آن را ضروري ميشمارد و مراتب آن را در قياس با مراتب اسلام، چهار مرحله ميداند كه مهمترين مرحله، مرحلة چهارم است. همچنين كاركرد اخلاص در عمل در پرتو ايمان، جدا‌ناپذيربودن ايمان و عمل، تأثير عمل بر سعادت انسان و رابطة ايمان و اخلاق در هويت‌پذيري انسان بررسي شده است. علامه‌طباطبايي ايجاد آرامش قلبي، زائل شدن شك و ترديد، خشوع قلبي و محبت را از آثار و فوايد ايمان بر شمرده ‌است. با ملاحظة اهميت معرفت‌شناسانه، ايمان در حيات ديني، ضمن ايجاد نگرش مثبت و اميدوارانه، به زندگي آدمي معنا و مفهوم ميبخشد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        8 - مرگ ارادی از دیدگاه سید حیدرآملی و تحلیل عرفانی و روانشناختی آن
        فاطمه کوکرم عبدالله صلواتی عین الله خادمی
        ‌اين پژوهش به بررسي مرگ ارادي و اقسام آن از ديدگاه سيدحيدر آملي پرداخته است و سعي شده با تحليل عرفاني و روانشناختي، گونه‌هاي مرگ ارادي را تبيين نمايد. بعقيدة نگارندگان، هريك از اقسام مرگ ارادي نوعي سلوك عملي محسوب ميشوند. قدر مشتركي ميان همة مرگها وجود دارد كه عبارتست ا چکیده کامل
        ‌اين پژوهش به بررسي مرگ ارادي و اقسام آن از ديدگاه سيدحيدر آملي پرداخته است و سعي شده با تحليل عرفاني و روانشناختي، گونه‌هاي مرگ ارادي را تبيين نمايد. بعقيدة نگارندگان، هريك از اقسام مرگ ارادي نوعي سلوك عملي محسوب ميشوند. قدر مشتركي ميان همة مرگها وجود دارد كه عبارتست از فاصله‌گرفتن از تعلقات اينجهاني. پرسش‌ اصلي آنست كه چگونه ميتوان تحليلي عرفاني و روانشناختي از انواع مرگ بروايت سيدحيدر آملي ارائه داد؟ بر اين اساس، دستاوردهاي اين پژوهش عبارتند از: 1) قدر مشتركي ميان انواع مرگها وجود دارد و آن جدا شدن از تعلقات اينجهاني و فاصله گرفتن از آنهاست؛ حال، نوع اين فاصله‌گرفتنها ميتواند متفاوت باشد؛ گرسنگي، پوشيدن لباسهاي خاص و ... همة اينها ميتوانند ما را از تعلقات اينجهاني دور كنند. 2) دستاورد ديگر اين پژوهش، تحليل عرفاني و روانشناختي مرگ ارادي است؛ مثلاً مرگ سبز بمعناي پوشيدن لباس كم‌ارزش است و بنابرين با نپوشيدن لباسهاي غرورآميز و اشرافي، سالك به مرگ ارادي ميتواند بميرد. رنگ سبز نماد تعادل و پايداري است و سالك با مرگ ارادي و از بين بردن نفسانيات، در خود به تعادل و جاودانگي دست پيدا ميكند. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        9 - رابطة شُكر و شادي در حكمـت متعاليه
        نفيسه  اهل‌سرمدي
        ملاصدرا «شُكر» را مقام و مرتبه‌يي ميداند كه انسان ميتواند به آن دست يابد. او شناخت و درك حقيقت شكر را متوقف بر انسانشناسي ميداند. اركان سه‌گانة شكر در نظر صدرالمتألهين عبارتند از: علم، شادي و عمل. عمل مقدمة رسيدن به شادي و سرور است و اين شادي مقدمة علم و معرفت است. بناب چکیده کامل
        ملاصدرا «شُكر» را مقام و مرتبه‌يي ميداند كه انسان ميتواند به آن دست يابد. او شناخت و درك حقيقت شكر را متوقف بر انسانشناسي ميداند. اركان سه‌گانة شكر در نظر صدرالمتألهين عبارتند از: علم، شادي و عمل. عمل مقدمة رسيدن به شادي و سرور است و اين شادي مقدمة علم و معرفت است. بنابرين زيربناي شكر، معرفت است و عمل، مقدمة رسيدن به آن. با توجه به اين اركان سه‌گانه، ميتوان گفت شاكر حقيقي، همواره در حال شادي و سرور است و اين حالت در عمل بصورت خيرخواهي، احسان و عطوفت با مردم ظاهر ميشود. دليل و پشتوانة اين شادي و مهرباني با همة انسانها، ايمان و اعتقاد به توحيد و خداباوري است. در حكمت متعاليه، خداوند مبدأ بهجت و سرور بي‌انتهاست و بهمين دليل ارتباط با او، عين ارتباط با منبع شادي است. بنابرين ميتوان نتيجه گرفت كه شكر در آثار ملاصدرا از مباني حكمي برخوردار است؛ بطوريكه رسيدن به مرتبة اعلاي شكر، جز با حكمت امكانپذير نيست. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        10 - سازه‌شناسی حکمت عملی و نقش صناعات پنجگانه در آن
        احمد محمدی پیرو
        میان حکمت عملی و حکمت نظری رابطه‌‌يی ناگسستنی وجود دارد. صناعات خمس نیز بعنوان بخشی از حکمت نظری میتواند در حکمت عملی دخيل باشد. حکمت عملی گاهی بمثابه معرفت و دانش، و گاهی بمثابه خُلق یا فضیلت بکار میرود. پرسش تحقیق حاضر اینست که نقش صناعات خمس، اولاً، در تولید مؤلفه‌ها چکیده کامل
        میان حکمت عملی و حکمت نظری رابطه‌‌يی ناگسستنی وجود دارد. صناعات خمس نیز بعنوان بخشی از حکمت نظری میتواند در حکمت عملی دخيل باشد. حکمت عملی گاهی بمثابه معرفت و دانش، و گاهی بمثابه خُلق یا فضیلت بکار میرود. پرسش تحقیق حاضر اینست که نقش صناعات خمس، اولاً، در تولید مؤلفه‌های شناختاری حکمت عملی و ثانیاً، در مبادی صدور فعل، چقدر و چگونه است؟ چه عوامل و متغیرهایی از صناعات خمس، سازندة حکمت عملی هستند؟ اهمیت بیان رابطة آن دو در اینست که ملکات نفسانی، به هویت انسان تعين ميبخشند و صناعات خمس ملکات نفسانیند که میتوانند با تأثیرگذاری بر مبادی صدور فعل، در تعین هویت انسان نقش داشته باشند و در نتیجه، تمام شئون زندگی بشر مانند زندگی علمی، اجتماعی، سیاسی و... را تحت تأثیر قرار دهند. در این نوشتار ابتدا صناعات خمس و بطور خاص، ویژگیهای مشترک آنها از کتابهای منطقی استخراج شده و سپس با روش توصیفی ـ تحلیلی تأثیر آنها در مؤلفه‌های حکمت عملی دانشی و خُلقی بررسی ميشود. در بخش نخست، چرخش معرفتی از تصورات و تصدیقات خطایی، اثربخشی در روش‌شناسی حکمت عملی، شکلگیری مفاهیم اعتباری در مقام عمل و حصول تعقلات عقل عملی برای انواع انسانها، و در بخش دوم، انتظام‌بخشی به وظایف ویژۀ عقل عملی، مهارت تطبیق امور شناختی بر امور اجرایی، تأثیر در مبادی شناختی صدور فعل و شکل‌دادن به کنشهای انسانی، بعنوان نتایج تحقیق حاصل شده است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        11 - بررسی تطبیقی «نظریة فطرت» مطهری و «عقل عملی» کانت
        امید  ارجمند قاسم کاکایی
        استاد مرتضي مطهری بعنوان یکی از اندیشمندان برجسته در حوزة فلسفة اسلامی، و ايمانوئل کانت از متفکران بزرگ فلسفة غرب، نظرياتي نوآورانه را از خود برجای گذاشته‌اند. در نظام فکری استاد مطهری «نظرية فطرت»، از محوریترین و مهمترین مباحث است. او انسان را داراي سه مرتبة طبيعت، غري چکیده کامل
        استاد مرتضي مطهری بعنوان یکی از اندیشمندان برجسته در حوزة فلسفة اسلامی، و ايمانوئل کانت از متفکران بزرگ فلسفة غرب، نظرياتي نوآورانه را از خود برجای گذاشته‌اند. در نظام فکری استاد مطهری «نظرية فطرت»، از محوریترین و مهمترین مباحث است. او انسان را داراي سه مرتبة طبيعت، غريزه و فطرت دانسته و فطرت را نیز به دو بخش «فطرت شناخت» و «فطرت‌ گرايش» تقسيم كرده است. عمده نوآوريهاي مطهري ـ بويژه در تبيين مباحثي همچون خدا، جاودانگي نفس و اخلاق ـ در مباحث مربوط به فطرت‌گرايش بيان شده است. از سوی دیگر، كانت در مقام فيلسوفي بزرگ و تأثیرگذار، مباحث مابعدالطبیعه ـ بويژه مسائلي همچون خدا، جاودانگي نفس و آزادي ـ را به بوتة نقد كشيده و حوزة اين مسائل را از عقل نظري به «عقل عملي» منتقل نموده است. نظریة فطرت مطهری و بطور خاص، بحث گرایشهاي فطری و مباحث مبتنی بر آن ـ همچون اثبات خدا، جاودانگی نفس و اخلاق با نظریة عقل عملی کانت، بويژه مبحث اصول موضوعة عقل عملی ـ یعنی آزادی، جاودانگی نفس و خدا کاملاً قابل مقايسه است. هدف از این تحقیق، مقايسة نظریة فطرت مطهری و نظریة عقل عملی کانت و بیان وجوه اشتراک آنها، یعنی شباهت کمال لایتناهی با خیر اعلی، شباهت روش اثبات جاودانگی، اثبات خدا و شباهت جایگاه فلسفة اخلاق از نظر مطهری و کانت ميباشد. در این راستا، با روش توصیفی ـ تحلیلي و تطبيقي بسراغ آثار این دو اندیشمند رفته‌ایم. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        12 - درونگرایی اشتدادی و انگیزش اخلاقی در فلسفة عمل از دیدگاه ملاصدرا
        مهدي  زماني
        این نوشتار با روش توصیفی ـ تحلیلی به بررسی دیدگاه ملاصدرا دربارة انگیزش اخلاقی پرداخته است. ملاصدرا در آثار خویش، برای مبدأ انگیزشی انسان برای انجام فعل، دو نوع تبیین ارائه داده است: تبیین ماهوی و تبیین اشتدادی. او در تبیین ماهوی هماهنگ با فیلسوفان پیش از خود، گاه انگیز چکیده کامل
        این نوشتار با روش توصیفی ـ تحلیلی به بررسی دیدگاه ملاصدرا دربارة انگیزش اخلاقی پرداخته است. ملاصدرا در آثار خویش، برای مبدأ انگیزشی انسان برای انجام فعل، دو نوع تبیین ارائه داده است: تبیین ماهوی و تبیین اشتدادی. او در تبیین ماهوی هماهنگ با فیلسوفان پیش از خود، گاه انگیزش را به حلقة اول از مبادی صدور فعل یعنی شناخت و تصور (داعی) نسبت داده، اما در بیشتر موارد عامل اصلی انگیزش را به حلقة دوم یعنی شوق مربوط میداند. شوق پس از ادراک (تصور و تصدیق) و پیش از اراده (اجماع و عزم)، حالتی انگیزشی در فاعل ایجاد میکند. بر اساس این تبیین، ممکن است فاعل، خوبیِ فعل را درک و تصدیق کند اما نسبت به آن شوق نداشته باشد و نیز احتمال دارد امری را که نسبت به آن شوق دارد، اراده نکند و بنابرین میان این سه مرحله رابطه‌يی امکانی تصویر میشود. بر اساس تبیین وجودی و اشتدادی، میان ادراک، شوق و اراده پیوندی عمیق و ذاتی وجود دارد که از آن میتوان به «درونگرایی اشتدادی» تعبیر نمود. اعتقاد ملاصدرا به 1) سریان علم، شوق و اراده در سراسر وجود، 2) هویت واحد نفس و وحدت قوا و افعال و 3) نقش دوگانة شناختی ـ انگیزشی عقل عملی، دلايلی است که میتواند به تبیین این نوع از درونگرایی در دیدگاه او کمک نماید. پرونده مقاله